شبهه ي اعتقاد به مهدويت منشأ انحراف جامعه!!
شبهه ي اعتقاد به مهدويت منشأ انحراف جامعه!!
شبهه ي اعتقاد به مهدويت منشأ انحراف جامعه!!
در هر عصري شخصي يا اشخاصي پديد آمده و با يدک کشيدن نام مهدي منتظر مردم را به سوي خود دعوت نموده و گروهي نيز حرف آن ها را پذيرفته اند و اين به نوبه ي خود باعث مشکلاتي در دول اسلامي شده است...»(1)
ابن محمود قطري نيز مي گويد: «واضح است که اعتقاد به مهدي و قول به صحا خروج او موجب ضررها و مفاسد بزرگي شده است چه فتنه ها که به وقوع پيوسته و چه خون ها که بر سر اين مسأله بر زمين ريخته شد...»(2)
پاسخ: اولاً شکي نيست که بسياري از فتنه ها از ناحيه ي مهدويت نيست بلکه مشکل از ناحيه ي کساني است که مي خواهد از اين عقيده ي مهم و پربرکت سوء استفاده ي شخصي کنند و نيز اشکال از ناحيه ي کساني است که جاهل به امر مهدويت و حقايق آن بوده اند، از طرفي ديگر اين وظيفه ي علما و دانشمندان اسلامي است که با روشنگري، مردم را بيدار کرده و جلو اين انحرافات را بگيرند.
ثانياً: تنها راه جلوگيري از پديد آمدن فتنه ها انکار خروج مهدي در آخرالزمان نيست؛ زيرا بعد از ظهور اسلام و پيامبر اسلام نيز چه بسيار از کساني که ادعاي نبوت کردند و با دعوت خود چه بسيار کساني که به آن ها گرويده و سبب ايجاد فتنه ها و آشوب ها در جامعه ي اسلامي شدند، آيا مي توان به جهت پديدآمدن اين فتنه ها اصل عقيده ي به رسالت را انکار کنيم؟ هرگز چنين نيست.
ثالثاً: وجود مدعيان مهدويت از افراد حيله گر در برخي از زمان ها نمي تواند در احاديث صحيح السند که از رسول اکرم صلي الله عليه و آله وارد شده و مورد تأييد قرآن نيز هست، تأثير گذاشته و آن ها را از اعتبار ساقط کند. لذا بايد به اين روايات و مضامين آنها اعتماد نمود و عمل کرد، و اگر کسي درصدد سوء استفاده از آنها برآمد شديداً با آن ها به مقابله پرداخت، نه اين که احاديث مسلم و صحيح را از اعتبار ساقط نمود. به تعبير ديگر: وظيفه ي ما قبول حقّ و ردّ باطل است، نه اين که حقّ را به جهت وجود مدعيان دروغين ضايع نمود.
ابن محمود قطري نيز مي گويد: «واضح است که اعتقاد به مهدي و قول به صحا خروج او موجب ضررها و مفاسد بزرگي شده است چه فتنه ها که به وقوع پيوسته و چه خون ها که بر سر اين مسأله بر زمين ريخته شد...»(2)
پاسخ: اولاً شکي نيست که بسياري از فتنه ها از ناحيه ي مهدويت نيست بلکه مشکل از ناحيه ي کساني است که مي خواهد از اين عقيده ي مهم و پربرکت سوء استفاده ي شخصي کنند و نيز اشکال از ناحيه ي کساني است که جاهل به امر مهدويت و حقايق آن بوده اند، از طرفي ديگر اين وظيفه ي علما و دانشمندان اسلامي است که با روشنگري، مردم را بيدار کرده و جلو اين انحرافات را بگيرند.
ثانياً: تنها راه جلوگيري از پديد آمدن فتنه ها انکار خروج مهدي در آخرالزمان نيست؛ زيرا بعد از ظهور اسلام و پيامبر اسلام نيز چه بسيار از کساني که ادعاي نبوت کردند و با دعوت خود چه بسيار کساني که به آن ها گرويده و سبب ايجاد فتنه ها و آشوب ها در جامعه ي اسلامي شدند، آيا مي توان به جهت پديدآمدن اين فتنه ها اصل عقيده ي به رسالت را انکار کنيم؟ هرگز چنين نيست.
ثالثاً: وجود مدعيان مهدويت از افراد حيله گر در برخي از زمان ها نمي تواند در احاديث صحيح السند که از رسول اکرم صلي الله عليه و آله وارد شده و مورد تأييد قرآن نيز هست، تأثير گذاشته و آن ها را از اعتبار ساقط کند. لذا بايد به اين روايات و مضامين آنها اعتماد نمود و عمل کرد، و اگر کسي درصدد سوء استفاده از آنها برآمد شديداً با آن ها به مقابله پرداخت، نه اين که احاديث مسلم و صحيح را از اعتبار ساقط نمود. به تعبير ديگر: وظيفه ي ما قبول حقّ و ردّ باطل است، نه اين که حقّ را به جهت وجود مدعيان دروغين ضايع نمود.
پی نوشت ها:
1- ضحي الاسلام، ج3، ص244.
2- لامهدي ينتظر بعد الرسول خير البشر، ص5.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}